مگر علی ......(دوشنبه 87 مهر 1 ساعت 4:20 عصر )
مگر علی (علیه السلام) با مردم چه کرده بود ....که جسد مطهرش را ؛ غریبانه ؛ مخفـیانه وشبانه دفن میشود.
مگر علی (علیه السلام) با مردم چه کرده بود....که قبرش را صد وپنجاه سال ....از چشم مردم پنهان ومخفی میماند.
مگر علی (علیه السلام) با مردم چه کرده بود ..که اورا شصت سال تمام ؛ بروی منبرها ؛ در نماز جماعت وجمعه ها ؛ در قنوت وتعقیب نمازها ....نفرین وناسزا میگفتند ...ومیگفتند ؛ شرط قبولی طاعت ها وعبادت ها ؛توهین به علی ولعن او...
مگر علی (علیه السلام) با مردم چه کرده بود...که وقتی خبر شهادتش به گوش (أم مؤمنین) ؛ همسر رسول خدا رسید , سجده شکر به جا آورد ....وگفت ؛ خدا را شکر ؛ علی را کشتند ؛.... أسلام ازدست علی راحــــت شــــــد.
مگر علی (علیه السلام) با مردم چه کرده بود....که برای کشتن او ....قاتلش چنین میگوید : نذر کردم با دهان روزه ...وبرای خشنودی خدا وآسودگی مردم بر این أمر ؛ در خان? کعبه ؛ سوگند قتل علی را یاد کنم وا ز خدا خواستم که با این شمشیرم که روزها آنرا تیز ومسموم کردم ؛ .....بدترین خلق خدا را بکشم .... یعنی علی را بکشم ... وپس از قتل علی ؛ یاران ابن ملجم ( قاتل علی) چنین گفتند ؛ ای ابن ملــــــجم ؛ دست مریزاد با این ضربت تو.... ؛ که از عبا دت جن وأنس برتر بود.
مگر علی (علیه السلام) با مردم چه کرده بود ... که چنان افکار عمومی جامعه ، علیه او بسیج شده بود که وقتی خبر شهادتش به گوش مردم رسید ...که علی ؛ در مسجد در حال نماز خواندن کشته شد ... مردم می گفتند : مگر علی هم نماز میخواند .
مگر علی (علیه السلام) با مردم چه کرده بود ...که در روز غدیر با اینکه با وی هفتاد هزار نفر؛ بعنوان رهبرمسلمین بیعت کردند ؛ پس از هفتاد روز حتی هفت نفرهم بر این بیعت وفا دارنماندند .... وعلی را تنهای تنها می گذارند ومی گذرند...چرا
مگر علی (علیه السلام) با مردم چه کرده بود....که این شیر خدا وسالارمردم ؛ بیست و پنج سال خانـــــــه نشین میکنند.
مگرعلی (علیه السلام)با مردم چه کرده بود ..که عد? کثیری از مردم در جنگ صفین ؛ او را کافر دانستند وازایشان خواستند که أستغفار وتوبه کند ؛ در غیر این صورت ؛ خونش مباح گشته وکشته خواهد شد.
مگرعلی (علیه السلام) با مردم چه کرده بود ..که وقتی یکی از خلفاء بنی امیه بنام عمر بن عبد العزیزخواست ؛ لعن وناسزا وفحش را از علی(علیه السلام)بردارد ........ مردم اعتراض کردند که ؛ ایّ خلیفه مسلمین چرا سنت پیامبر را میخواهی بشکنی .
مگرعلی (علیه السلام) با مردم چه کرده بود...که نه فقط مردم به علی (علیه السلام)(علیه السلام)سلام نمی کردند ... هیچ ...علی (علیه السلام)به مردم سلام میکرد ؛ مردم جوابش را نمی دادند؟
مگرعلی (علیه السلام)با مردم چه کرده بود..که هرچه حدیث نبوی که پیامبر درباره علی (علیه السلام)وفضیلتش گفته بود ؛ توسط خلیفه مسلمین به آتش کشیده میشود.
مگرعلی (علیه السلام)با مردم چه کرده بود..که عده ای از اصحاب رسول خدا ؛ اورا نصیحت میکردند که : یا علی (علیه السلام)با این شیوه حکومتداریت ومردمداریت باعث قیام واعتراض خواص بر علیه تان .... وپراکنده ساختن مردم از از اطرافتان ...خواهد شد ...یا اباالحسن کمی ملایم تر ....
مگرعلی (علیه السلام)با مردم چه کرده بود... که تاسخن میگفت ویا دستور می داد .... یا به سخنانش توجه نمی شد یا برای گفتارش ؛ چون وچراهایی داشتند وجوابهای مخالف سر میدادندولی تا معاویه سخن میگفت ودستور می داد مردم همگی بی چون وچرا از او اطاعت میکردند....چرا!
مگرعلی (علیه السلام)با مردم چه کرده بود...که حتی در زمان حیات پیامبر اکرم از رفتار وگفتار علی (علیه السلام)(علیه السلام)نزد رسول خدا شکایت میکردند.
مگرعلی (علیه السلام)با مردم چه کرده بود..که مردم در روز عاشوراء به فرزندش حسین چنین میگویند : یاحسین ؛ تورا می کشیم بخاطر عداوت وکین? که از پدرت علی (علیه السلام)به دل داریم.
مگرعلی (علیه السلام)با مردم چه کرده بود..که وقتی ایشان خلافت غصب شده خود را {که توسط خدا به وی تعـلق گرفت }....مطالبه میکند ...به او می گویند : یا علی (علیه السلام) چقدر ریاست طلب وقدرت خواه شده ای.
مگرعلی (علیه السلام)با مردم چه کرده بود..که ایشان از جفا وسرپیچی وسستی مردم در جــهـاد ومبارزه ....واز دلتنگی وغربت خویش در وسط سخنرانیش {آنهم درزمان خلافتش} ؛ ناگهان ....با شدت دست به محاسن شریفش میزند وبا گریه ممتد وطولانی ؛ از نداشتن یار وهمراه ..... همچون یاران مخلص صدر اسلام ؛ بی تابی وشکایت میکند وفریاد میزند که کجا رفتند برادان مــــــن.
مگر مردم با علی (علیه السلام)چه کرده بودند..با اینکه ایشان اقیانوس صبر ودریای بردباری بود ...امّا شبها ....غریب وتنها در نخلستان کوفه می رفت وسردرچاه می گذاشت ....واز جفای مردم وغربت دین ....گریه کنان با چاه نجوا می گفت وعقده گشائی می نمود.
مگرعلی (علیه السلام)با مردم چه کرده بود..که او سوگند یاد می کرد که ...من فرزند ابی طالب اینقدر به مرگ أُنس وعلاقه دارم همچون بچه شیرخواربه سینه مادرش.
مگر مردم با علی (علیه السلام)چه کرده بودند ..که اوفرمودند ؛ چنان بر مظلومیت مکتب وغربت دین وتنهائی خویش صبر وتحمل کردم ؛ همچون صبر کسی که خار درچشمش واستخوان درگلو دارد.
مگر مردم با علی (علیه السلام)چه کرده بودند ..که علی (علیه السلام)از آنها نزد رسول خدا شکایت می کند ورسول خدا از وی می خواهد که بر این مردم نفرین کند وعلی (علیه السلام)که اولین مظلوم اسلام است ؛ بر مردم چنین نفرین می کند :خدایا بهتر از این مردم به من عطا کن وبدترین ا فراد بر آنها مسلط کن.... وچنین شد.
مگر مردم با علی (علیه السلام)چه کرده بودند ..که وقتی فرقش با شمشیر آغشته به {نفاق وجهل ؛ کینه ولجاجت ؛ غفلت وشهوت} ؛؛؛؛ شکافته می شود , بانگ بر آورد که : فزت وربّ الکعبه
مگر مردم با علی (علیه السلام)چه کرده بودند ..که او فرمود: اگر معاویه أهل معامله بود ؛ من با ا ومعامله میکردم ، ده نفر از شما [مردم پیروی من] با یک نفر از پیروان معاویه عوض میکردم ، زیرا پیروان معاویه در پیروی از رهبر وامام باطلشان ....؛متحد ؛ مصمم ؛ ثابت قدم وامین میباشند ولی شما در پیروی ازامام بر حقتان ....، متفرق ، سست عنصر ، بی اراده ، ضعیف وخیانتکار هستید.
مگر مردم چقدر به علی (علیه السلام)ظلم وجفا وستم روا می داشتند که خود عائشه أعتراف می کند : روزی پیامبر را دیدم ، علی (علیه السلام)را درآغوش گرفت ؛ ا ورا بوسید وفرمود : پدرم به فدای تو ... أیّ شهید تــنـــهــا.
» خلیل مومنی
»» هدیه دوستان ( نظر)
شهادت صدیق اکبر و فاروق اعظم مولی الموحدین ،امیرالمومنین علی(ع) تسلیت باد.
نام : علی
لقب : مرتضی
کنیه : ابوالحسن
نام پدر : عمران ابوطالب
نام مادر : فاطمه
تاریخ ولادت : 13 رجب ( 23 سال قبل از هجرت)
محل ولادت : مکه مکرمه خانه خدا
مدت امامت : 30 سال
مدت عمر: 63 سال
تاریخ شهادت : 21 رمضان المبارک سال 40 قمری
علت شهادت : تحریکات قطام
نام قاطل : عبدالرحمن بن ملجم
محل دفن : نجف اشرف
شهادت :
در سال چهارم هجری جماعتی از خوارج در مکه جلسهای تشکیل دادند و مسئول تمامی اختلافات موجود در جامعه را یه نفر دانستند که قرار شد که هر سه را اعدام بنمایند که بدین منظور عبدالرحمن بن ملجم مرادی مسئولیت به شهادت رساندن امام علی (علیهالسلام) را به عهده گرفت و دومی مسئولیت به هلاکت رساندن معاویه در شام را و سومی کشتن عمروبن عاص را در مصر.
عبدالرحمن بن ملجم راهی کوفه میشود، در کوفه با دختری بنام قطامه که دو برادرش در جنگ نهروان بدست امام علی (علیهالسلام) کشته شده بود، برخورد کرده و عاشق وی میشود، قطامه، مهریه خود را کشتن امام علی (علیهالسلام) قرار میدهد ، عبدالرحمن بن ملجم در سحرگاه 19 رمضان سال 40 هجری ، هنگامی که امام در محراب عشق مشغول راز و نیاز بامحبوب خود بود، با ضربت بر فرق امام، فرق امام را میشکافد و... امام در لحظهای که ضربت بر فرق مبارکش وارد شده ( با حالی که حاکی از به نتیجه رسیدن بارسنگینی را از دوش بر زمین گذاشتن و راحت شدن است ) فریاد برآورد : "فزت برب الکعبه" بخدای کعبه که رستگار شدم.
دادو فریاد، یا علی را کشتند شروع میشود، ابن ملجم که فصد فرار داشته در خارج از مسجد بوسیله مردم دستگیر میشود
برای امام به تجویز طبیب شیر میبرند ، امام میفرماید که بر ای ابن ملجم هم از همین شیر ببرید و به او کاری نداشته باشید، اگر زنده ماندم خود میدانم و اگر نه، با همان ضربه او را قصاص کنید.
امام در عصر روز 21 ماه رمضان سال 40 هجری بر اثر عمق زخم و زهری که وارد بدن وی بوسیله شمشیر شده بود در حالی که با خدای خویش در راز و نیاز و در حال نماز بود، جان به جان آفرین تسلیم کرد . "انا لله وانا الیه راجعون " پیکر شریفش را به نجف اشرف بردند و همان جا بخاک سپردند.
گذری کوتاه بر وصایای امام علی (علیهالسلام) :
از خدا بترسید و پیروان دنیا نگردید، هر چه در قرآن است عمل کنید، قبل از آنکه دیگران بر شما سبقت بگیرند
وضو را شاداب بگیر.
خدا را در قرآن بنگرید.
خدا را در نماز که ستون دین است بنگرید.
خدا را روزهای رمضان شاهد گیرید که روزه سپر آتش است.
پس از قرآن و احادیپ نبوی ، سخنی بالاتر از سخنان امام علی (علیهالسلام) در دست امت نمیباشد که ... همه مروارید است و دور از خاک و خاشاک و در این دریای مملو از درّ و گوهر و مروارید عده بسیاری راز مورخان سعی در جمعآوری و شرح و توضیح سخنان امام نمودهاند و لیکن در این میان تنها سید شریف رضی است که توانسته این مجموعه را بطور احسن گرد هم آورد و نام آن را نهج البلاغه نامیده است و این مجموعه را میتوان کاملترین و موثقترین جمعآوری دانست
سخنانی گوهر بار از امام علی (علیهالسلام):
1- سستی در جهاد :
اگر امروز از خانههایتان در مقابل دشمن دفاع نکنید، بعداً از کدام خانه دفاع خواهید کرد؟ و با کدام امامی بعد از من به جهاد خواهید رفت؟
2- حکومت :
ای مردم ، کسی به کار خلافت وحکومت سزاوارتر است که از همه مردم بر آن کار تواناتر « در امور سیاسی وحل وفصل مسائل و امور خارجی » و به امر خداوند از همه آنان داناتر باشد « از نظر حکم شرع ودین الهی -فقه » حال اگر فتنهانگیزی به فتنهگری بپردازد، باید نکوهش شود و خواسته شود تا به حق بازگردد. اگر خودداری نمود باید کشته شود.
3- وحدت:
پس دست خدا با جماعت است، پس دوری کنید از اختلافات و جدائی، زیرا آنکه از جمع مردم جدا شود شیطان بر او دست یابد. چنانکه گوسفند جدا شده از گله نصیب گرگ میشود ، هوشیار باشید هرکه شما را به راهی بخواند که تفرقه و اختلاف در آن باشد او را بکشید اگر چه خود من باشم.
» خلیل مومنی
»» هدیه دوستان ( نظر)
شیر خدا(دوشنبه 87 مهر 1 ساعت 10:26 صبح )
علی چرا امشب بهر عبادت بر نمی خیزد؟
چرا شیر خدا از بهر طاعت بر نمی خیزد؟
» خلیل مومنی
»» هدیه دوستان ( نظر)
قرار بر شب قدر است، شبی که مهربانترین کلمات بر پیشانی زمین نقش میبندد و مقدسترین واژهها اتفاق میافتد، شبی که آیه آیه روشنی تفسیر میشود و سوره سوره زیبایی تکثیر.
شبی که فرشتگان بر آستینش سجده میکنند و بر آستانش سر میستایند.
شبی که منبع فخر است و مطلع فجر.
شبی که مقدرات یکسال عاشقی را در بین اهالی زمین به حراج میگذارند و همه فرصت تاراج «کل امر» را دارند، همه به قدر بندگی محض، بزرگیشان را به رخ میکشند و سهم هیچکس به یغما نمیرود.
شبهای کوفه همیشه- حتی درشب قدر- مهآلود است و مبهم، تا هیچ چشم نامحرمی مولا را با کولهباری از نان و عاطفه و خرما به تماشا ننشیند.
یا علی! تو آمدی تا پروردگار عالمیان، حجت را بر خلق خویش تمام کند که در عین قدرت، میتوان چون فقرا زیست و بر مسند خلافت، میتوان وصله بر پیراهن زد، آنقدر که پیراهن به فریاد آید. ای نشانه کامل اخلاص! تو را چه چیز جز لبخند رضایت خالقت راضی میکرد! تو در آن خلوتهای باشکوه، با خدای خود چه گفتی که به تو صبر و پایداری کوهها را بخشید و بخشندگی باران را!
تو با خدای خود چه گفتی که تو را عزت عدالتطلبی و عدالتجویی بخشید و پیوسته در این راه استوارت داشت تا عاقبت نیز جان بر سر آن نهادی؟
یا علی! ما همه چیز را مدیون توئیم، هر چند ذرهای به آنچه تو خواستی و میخواهی شباهت نداریم و این دین، شرمندهمان نمیکند که دست کم دست و پایی بزنیم و تلاش کنیم که شایسته ادعای «محب تو بودن» باشیم.
یا علی! تو را به شکوه لحظات عارفانهات با محمد، خدیجه، فاطمه، حسن، حسین، عباس، زینب، ابوذر، مقداد، سلمان، میثم و دیگرانی که چشم امیدشان به استواری و مردانگی تو بود، خدایت را سوگند بده که آبی بر چشمان خوابآلوده ما بزند و شبستان سرد تنهاییهای جانکاه بشر را با نور معرفت و ایمان خود، گرما ببخشد، دلهایمان را یکی کند و... چه بگویم؟
وقتی نام کوفه و علی میآید، تمام شعرهای شفاف آفرینش کبود میشوند، «علی» روشنترین اتفاق خلقت میماند و «کوفه» کبودترین حادثه هستی.
تقدیر قدر برای ما آن میشود که شرمندهترین تیغ تحجر زلالترین لبخند را در محراب نور «رستگار» کند.
یا علی! از خدا بخواه به ما شایستگی فهم و درک جگری را که برای جهل ما خونابه کردی و چشمی را که برای دیدن بارقه اندکی از ایمان، به نگاه مرده ما دوختی، بدهد. خدا را چه دیدی؟ شاید کویر تشنه دلهای ما نیز به باران عشق و طراوت معرفت و سرسبزی ایمان، آراسته شد، زان پیش که مجالی نماند که آدمی، آهی است و دمی!
چه غربتی است در شبی که به وسعت هزاره ماه است. دلگیرتر از تمام لیالی میشویم و بدون آنکه بخواهیم لبریز از دعا، قرآن به سر میگیریم تا با ذکر «به علی» آنقدر تکثیر شویم که در آستانه تنگی نفس به رهایی برسیم.
» خلیل مومنی
»» هدیه دوستان ( نظر)
رمضان...(جمعه 87 شهریور 29 ساعت 6:58 صبح )
سفارشات حضرت امام جعفر صادق ( ع ) به روزه داران
1. هنگامی که روزه دار هستی ، خودت را به آخرت نزدیک ببین
2. حالت تو هنگام روزه داری ، باید حالت خضوع و خشوع و شکستگی و خواری باشد و باید همانند بنده ای که از مولای خود ترسان است ، تو نیز در حالت خوف و ترس باشی
3- دلت را از جمله عیب ها و باطنت را از هر حیله و مکری پاک ساز.
4. از هرچه جز خدا ، بیزاری و برائت بجوی .
5. هنگامی که روزه ای ، تنها خدا را ولی و سرپرست خود بدان و آنطوری که شایسته خداوندِ پیروز است ، از او بترس .
6. هنگام روزه داری ، روح و بدن خویش را ، به طور کامل در اختیار محبّت و ذکر خدا قرار بده .
7. جسم و جان خویش را برای عمل به اوامر و دستورات خدا و چیزهایی که تو را به سوی آنها دعوت و سفارشاتش ، آماده و مهیا ساز .
8. اعضای بدن خود را از انجام کارهای حرام ، که مخالف فرامین و دستورات الهی هستند ، بازدار ؛ مخصوصاً زبان را از خوردن سوگند راست و جدل نگاهدار
حضرت علیه السلام در انتهای روایت فرمودند : « اگر به تمامی این موارد عمل کنی ، در حقیقت ، به تمام آن اعمالی که شایسته روزه دار است ، عمل کرده ای ، و هرچه قدر از این اعمالی که بازگو شد ، کم کنی ، از فضیلت و پاداش و ثواب روزه خود کاسته ای . »
» خلیل مومنی
»» هدیه دوستان ( نظر)
ولادت حضرت امام حسن مجتبی (ع) بر همه شیعیان مبارک باد.
بسم الله الرحمن الرحیم
امشب زکاخ فاطمه ماهی فروزان می شود
کز پرتوش روی زمین یکسر چراغان می شود
چون در سپهر احمدی ، آن مهر تابان می شود
خورشید از شرمندگی ، گوئی که پنهان می شود
جبریل نزذ مصطفی تبریک گویان می شود
زان ماجرا ختم رسول ، شاد و خندان می شود
نام : حسن
لقب : مجتبی
کنیه : ابو محمد
نام پدر : علی
نام مادر : فاطمه
تاریخ ولادت : نیمه ماه مبارک رمضان سال 3 هجری
محل ولادت : مدینه طیبه
مدت امامت : 10 سال
مدت عمر : 47-48 سال
علت شهادت : تحریک معاویه وزهر جعده
نام قاتل : جعده دختر اشعث
محل دفن : بقیع
پانزدهم ماه رمضان (بنا به نقل شیخ مفید و شیخ بهائی در توضیح المقاصد) روز ولادت موفور السعادت حضرت سبط اکبر، امام حسن مجتبی (علیه السلام) است، و این در سال سوم هجرت واقع شده است، وقتی مژده ولادت این نور پاک را به پیامبر(صلی الله علیه و آله) دادند، امواج سرور و شادمانی دل مبارک حضرت را فرا گرفت و مشتاقانه و با شتاب به خانه دخترش و محبوبهاش سیده زنان عالم رفت، فرمود: «یا اسماء هاتینی ابنی»، پسرم را به من بده اسماء نوزاد مبارک را به جد بزرگوارش داد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در گوش راستش اذان، و در گوش چپش اقامه فرمود: (که نخستین صدائی که گوش نوزاد با او آشنا شد، صداق حق جدش خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله) بود، صدای توحید، صدای تکبیر، صدای تهلیل، و صدای تصدیق به نبوت پیامبر( صلی الله علیه و آله) جد گرامش. که خدای توفیق این سنتسنیه را به امتش و به شیعیان حضرت مجتبی (علیه السلام) در مورد نوزادان عنایت فرماید. پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: «یا علی هل سمیت الولید المبارک؟» آیا این نوزاد مبارک را نام گذاردهای؟ عرض کرد: «ما کنت لا سبقک یا رسول الله؟» بر شما سبقت نمیگیرم، هنوز لحظاتی نگذشته بود که بشیر وحی جبرئیل نازل شد، و فرمان خدا را به پیامبر (صلی الله علیه و آله) رسانید، یا رسول الله «سمیه حسنا» او را حسن نام گذار، پیامبر (صلی الله علیه و آله) شخصا برای حسن (علیه السلام) عقیقه کرد، و بسم الله گفت و دعا کرد
بقیه مطلب در ادامه....
ادامه مطلب...
» خلیل مومنی
»» هدیه دوستان ( نظر)
وفات حضرت خدیجه (س)(پنج شنبه 87 شهریور 21 ساعت 11:37 صبح )
سلام ما به خدیجه که پاک طینت بود
درود ما به روانش که کوه همت بود
ای بانوی بزرگ کرامت! ای خورشید احسان! در شمع گرم دستانت، نهال نوپای اسلام جان می گرفت و به درختی تناور تبدیل می شد. در آن زمان بت و شمشیر و شیطان، که دختران، عروس گورها می شدند و دستان سرد خاک، گرمای زندگیشان را می سترد، لطیف رنگین احساس و یاری ات، رسول خدا (ص) را از تنهایی بیرون می آورد و انتظار نبوت او را می کشید. هجران تو چنان سخت بود که سال وداع تو را "عام الحزن" نام نهادند. 29 رجب سه سال قبل از هجرت سالروز ارتحال روح فرسای نخستین بانوی مسلمان و بانوی فرشتگان آسمان، حضرت خدیجه کبری (س) را تسلیت می گوییم.
پدر او: خو یلد بن عبد الغری بن قُصَی بن کلاب است.
مادر او: فاطمه دختر زائده بن أصَم است.
تولد: سال 68 پیش از هجرت
فرزندان: قاسم، عبدا...، زینب، ام کلثوم، فاطمه و رقیه می باشند.
لقب: طاهره
وفات: در ماه رمضان سال دهم بعثت و پس از سه روز بعد از وفات ابوطالب است.
پیغمبر(ص) او را در حجون دفن کرد و خود او را در قبر گذاشت و سال وفات او عام الاحزان (سال اندوه ها) نامیده شده است و خدیجه به هنگام وفات 65 سال داشت.
در هنگام ازدواج با پیغمبر(ص) عمر شریف آن حضرت 25 سال و عمر خدیجه 40 سال بود. ثروتش از همه قریش بیشتر بود و اهالی مکه با اموال او پیش از آنکه با پیغمبر (ص) ازدواج کند تجارت می کردند و خدیجه پس از ازدواج با پیغمبر هر چه داشت به وی بخشید و این ثروت هنگفت از پایه های تشکیل دهنده دعوت اسلامی به شمار می رود. سخن از اسلام خدیجه گفتن در واقع سخن از اسلام در روز نخستین است. همه امت اتفاق نظر دارند که خدیجه اولین بانویی است که اسلام آورده است. در همان زمانی که پیامبر گرامی از اذیت و آزار و دشواریها رنج می برد، آنجا کسی بود که از بار اندوه و غمهای او می کاست و موجب می شد که غمها و اندوه های خویش را به فراموشی سپارد. او تنها خدیجه همان زن با ایمان بود، همان زن گرانقدری که یاور و شریک محمد (ص) بود.
تبسم خدیجه کوله بار اندوه و دردها را از محمد (ص) سبک می کرد و دوستی نمایان بر چهره اش موجب می شد که پیغمبر دردها و رنجهای خود را از یاد ببرد. ایمان خدیجه پیغمبر را از یک آینده درخشان و با شکوه برای دعوت خبر می داد و استواری عقیده اش دلیلی بر آغاز پیروزی بود. اموال خدیجه در واقع کلید شکست این محاصره بود. او مواد مصرفی را چندین برابر قیمت واقعیش از برای غذای کسانی که میان امت بودند می خرید تا اینکه سالهای محاصره اقتصادی با سلامت و رهایی امت سپری شد و حیله قریش با شکست و ناکامی مواجهه گردید. رسول گرامی (ص) به خاطر صداقت و امانتی که از او نمایان شده بود به صادق و امین معروف بود و خداوند حاضر و ناصر چنین می خواست که خدیجه دارای سیره ای باشد که بدان از همه زنان منحصر بفرد باشد، به همین جهت در دوره جاهلیت به طاهره معروف بود و همین لقب برای شرف و افتخار او کافی است.
ابن عباس گفته است: رسول خدا (ص) بر روی زمین چهار خط کشید و گفت آیا می دانید این چیست؟
گفتند: خدا و رسولش داناترند.
پس رسول خدا (ص) گفت: بهترین زنان اهل بهشت چهار تن هستند: خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد (ص)، مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم زن فرعون.
مناقب خدیجه فراوان است و او از میان زنان کسی است که به مرحله کمال رسیده است. او خردمند و با جلال و متدین و پاکدامن و بزرگوار و از اهل بهشت بود. پیغمبر (ص) او را ستایش می کرد و بر دیگر زنان مؤمن برتری می داد و او را بسیار بزرگ می داشت تا جائیکه عایشه می گفت: به زنی رشک نبردم آنچنان که به خدیجه حسد ورزیدم زیرا که پیامبر (ص) بسیار زیاد از او یاد می کرد. و بدینگونه او در تاریخ حیات رسول اکرم (ص) زنی عادی نبود. بسبب فداکاری شگفت انگیز این بانوی پارسا، پیامبر (ص) او را بسیار بزرگ می داشت. سه سال پیش از هجرت، در تلاطم وقایع وتند باد مصائبی که از سوی قریش و سایرین بر پیامبر (ص) وارد می شد شعله ای فروزان رنگ باخته، به خاموشی می گرائید. رسول اکرم (ص) به سادگی نمی توانست این خبر دلخراش را بپذیرد. او بدین ترتیب انسانی را از کف می نهاد که عالی ترین نمونه وفا و فداکاری و جامع ترین بیانگر راستی بود. آخرین سخن خدیجه، به هنگامی که بر بستر مرگ خفته بود، از درد و رنج هائی که در راه پیامبر(ص) دیده بود کم ارج تر نبود. لحظه ای که شبح مرگ بر چهره او سایه افکنده بود به پیامبر چنین می گوید: «ای رسول خدا ...... من در حق تو کوتاهی کردم و آنچه شایسته تو بود، انجام ندادم. از من در گذر و اگر اکنون، دل در طلب چیزی داشته باشم، خشنودی توست.»
کلمات بر لبان پاکش می لغزد و آخرین نفسهایش را با خشوع و ایمان بر می آورد ...... خدا خدیجه را رحمت کند. آن نمونه بارز زن مسلمان که برای عقیده و رسالتش پیکار کرد.
» خلیل مومنی
»» هدیه دوستان ( نظر)
سجاده ی قبله نما(شنبه 87 شهریور 16 ساعت 11:26 صبح )
این یه سجاده هست که هر چی می چرخونی همین که به طرف قبله نزدیک میشه نورانی تر و خلاصه یه جور قبله نمای شیک و امروزی هست و کلی هم با این نورافشانیش به نمازتون فضای معنوی و روحانی میده.
» خلیل مومنی
»» هدیه دوستان ( نظر)
رمضان(سه شنبه 87 شهریور 12 ساعت 11:34 عصر )
» خلیل مومنی
»» هدیه دوستان ( نظر)
» خلیل مومنی
»» هدیه دوستان ( نظر)
لیست کل یادداشت های وبلاگ